English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 227 (3991 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upward motion U حرکت رو به بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
fluctuating U حرکت به بالا و پایین
fluctuate U حرکت به بالا و پایین
fluctuated U حرکت به بالا و پایین
fluctuates U حرکت به بالا و پایین
fluctuation U حرکت به بالا و پایین
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
scroll U متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls U متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
jitter U خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
shift upward U حرکت به سمت بالا
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
upstroke U حرکت قلم بطرف بالا
upthrust U حرکت بطرف بالا
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
upswing U حرکت به سوی بالا
Other Matches
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
on high U در بالا
highest U بالا
over- U بالا
upside U بالا
upper limit U حد بالا
over U بالا
overtone U بالا تن
highs U بالا
outreach U بالا
balcony U لژ بالا
lever bridge U پل بالا رو
up stairs U بالا
atop U بالا
above U در بالا
aweigh U بالا
at a great age U در سن بالا یی
overtones U بالا تن
ascendency U بالا
up there U ان بالا
high U بالا
in old age [in great age] U در سن بالا
up U رو به بالا
upped U بالا
upping U بالا
aloft U بالا
balconies U لژ بالا
upped U رو به بالا
superincumbent U از بالا
upping U رو به بالا
top U بالا
uppermost U از بالا
overhead U بالا
upper U بالا
gallery U لژ بالا
headwater U بالا اب
ascendancy U بالا
up U بالا
overhead U سر بالا
galleries U لژ بالا
upping U بالا بردن
on stilts U بالا ایستاده بل
hoists U بالا کشیدن
plan view U نمای بالا
plan view U دید از بالا
high storage U انباره بالا
uplift U بالا بردن
upped U بالا بردن
radius U زند بالا
up U بالا بردن
heaved U بالا کشیدن
heave U بالا کشیدن
ascending U بالا رونده
uplifts U بالا بردن
aspires U بالا رفتن
embezzle U بالا کشیدن
promoted U بالا بردن
soared U بالا رفتن
promote U بالا بردن
elevating U بالا بردن
elevates U بالا بردن
booster U بالا برنده
elevate U بالا بردن
boosters U بالا برنده
soar U بالا رفتن
Mts U بالا رفتن
to fetch up U بالا اوردن
abovestairs U طبقه بالا
aspiring U بالا رفتن
soars U بالا رفتن
embezzled U بالا کشیدن
embezzles U بالا کشیدن
embezzling U بالا کشیدن
jacks U بالا بردن
jack U بالا بردن
aspire U بالا رفتن
aspired U بالا رفتن
upheavals U بالا امدن
promotes U بالا بردن
upheaval U بالا امدن
spoke bone U زند بالا
promoting U بالا بردن
mountant U بالا رونده
raise of loom U بالا بردن
tosses U بالا انداختن
tossing U بالا انداختن
climbed U بالا کشیدن
to turn up [collar] U به بالا تا زدن
climbing U بالا کشیدن
surmountable U بالا قرارگرفتنی
pushup U بالا فشردنی
atop U بطرف بالا
climbs U بالا کشیدن
to tilt up U به بالا تا زدن
tossed U بالا انداختن
toss U بالا انداختن
lifting device U ابزار بالا بر
regorge U بالا اوردن
spec U مشخصات بالا
top-down U از بالا به پایین
top down U از بالا به پایین
res U noitaloseR بالا
tweak U بالا بردن
tweaked U بالا بردن
tweaking U بالا بردن
tweaks U بالا بردن
radio frequency U فرکانس بالا
climb U بالا کشیدن
to hinge up U به بالا تا زدن
raises U بالا کشیدن
hoist U بالا بردن
raise U بالا کشیدن
raise U بالا بردن
raising U بالا اوردن
to bring up U بالا اوردن
to cast the g. U بالا اوردن
hoisted U بالا کشیدن
hoists U بالا بردن
scandent U بالا رونده
Mt U بالا رفتن
they were filfty at the outsid U دست بالا
the upper storey U اشکوب بالا
to turn up [collar] U به بالا پیچیدن
talll U بلند بالا
ante U : بالا بردن
to fold up U به بالا پیچیدن
hoist U بالا کشیدن
to hinge up U به بالا پیچیدن
hoisted U بالا بردن
to tilt up U به بالا پیچیدن
the above figures U ارقام بالا
to fold up U به بالا تا زدن
raises U بالا بردن
warp beam U نورد بالا
uprear U بالا بردن
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1Soar
1 moves up the range
1preppy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com